چون مهریه به عنوان دیه بر گردن متوفی است این قانون به هیچوجه حقی از خانمها تضییع نمیکند چون دستور صریح قرآن است و به آنها احکام تعبدی گفته میشود و در همه زمینهها باید اجرا شود.
مطابق قوانین و مقررات ایران هر یک از زوجین در صورت فوت دیگری به شرط اینکه در زمان مرگ پیمان زناشویی وجود داشته باشد و عقد نکاح به صورت دائمی باشد از او ارث می برد و اصولا قوانین ما مطابق با شرع مقدس اسلام تنظیم شده است. وبه همین لحاظ قوانین خوبی داریم. این قانون ابتدا ا به صورت طرح در صحن علنی مطرح شد، بعد به شورای نگهبان فرستادهشد که طی 10 روز باید شورای نگهبان نظر خود را در مورد این طرح اعلام می کرد که شورای نگهبان نظری نداد. طبق ماده 94 قانون اساسی شورای نگهبان بایدظرف مدت 10 روز مصوبه را مورد ارزیابی قرار دهد و اگر در مورد مصوبه نظری ندهد این مصوبه قابل اجرست و به صورت قانون در میآید . ضمن مقایسه قانون قبلی با قانون فعلی می توان گفت در قانون قبلی اگر مرد فوت می کرد و فرزند نداشت خانم یک چهارم از اموال منقول و یک چهارم از قیمت اموال غیرمنقول را ارث می برد .
خانمها از ابنیه و اشجار ارث میبردند ولی در قانون جدید خانمها هم از عرصه وهم از اعیان ارث میبرند. در قانون قبلی خانمها فقط از قیمت ساختمان ارث می بردند . ولی در قانون جدید هم از ساختمان هم از زمین ارث میبرند و به این لحاظ قانون جدید بهتر می تواند حقوق خانمها را مطالبه نماید اما در موردامتناع فرزندان در پرداخت ارث به خانمها هم طبق ماده 948 هم تغییراتی ایجاد شده است.
در این قانون آمده است اگر ورثه از قیمت بنا امتناع کنند خانم میتواند ملک را تصرف کند ولی حال چون خانم هم از عرصه و هم از اعیان ارث میبرد طبق ماده 948قانون مجازات اسلامی (هرگاه ورثه از ادای قیمت امتناع کند، زن میتواند حق خود را استیفا نماید) یعنی اگرفرزندان از دادن ارث به خانم امتناع کردند، خانم میتواندبه دادگاه دادخواست بدهد و سهمالارث خود را مطالبه کند. اگر زن هنگام تنظیم دادخواست پولی برای پرداخت نداشته باشد، میتواند دادخواست اعسار بدهد. عموم همکاران قضایی دادخواست اعسار خانمها را می پذیرند البته خانم باید شاهدی داشته باشد. البته سهمالارث جدای از مهریه است . یعنی اگر مردی فوت کرد اول باید از ماترک این متوفی، مهر همسرش را بپردازند و از بقیه اموال ارث خود را تقسیم کنند، چون مهریه به عنوان دیه بر گردن متوفی است این قانون به هیچوجه حقی از خانمها تضییع نمیکند چون دستور صریح قرآن است و به آنها احکام تعبدی گفته میشود و در همه زمینهها باید اجرا شود.
* قاضی دادگستری